موضوع طراحی ساختمان های چند عملکرده در قالب
ساختمان ( infilled )
دو طرف بسته چالشی غالب در شهرهای کنونی ایران به حساب می آید. مساله ای که در این
پروژه ها مطرح است بررسی تغییر الگوی بررسی تغییر الگوی بافت در بازه زمانی کوتاه
است که از الگویی ویلایی به آپارتمانی و از آپارتمانی به تجاری هایی تغییر نموده
اند. این تغییر باعث آشفتگی در سطح کلان شهری شده است که کیفیت زندگی در درون آن
نیز در بازه زمانی نه چندان طولانی دچار تغییرات ساختاری شده است.
مساله ادغام کاربری های مختلف در شهر و ساختمان
ها علاوه بر آنکه نیاز به یک بازنگری در سطح کلان دارد در خود دانه بندی ساختمانی نیز احتیاج آن وجود دارد که الگوی
زیستی همجواری در تک دانه ها به مدلی ارتقاء یافته ای تبدیل شود که بتوان نیازهای
مختلف را به نسبت خود ایجاد نماید.
اگر بخواهیم الگوی شهرنشینی بازه زمانی 40 ساله
اخیر این منطقه از کرج را بررسی نماییم و به عنوان یک کاربری که نمایندگی می کند
زمان خود را، الگوی ویلایی اولین نماینده زیستی در این خیابان بوده و بعد از آن
الگوی آپارتمانی 4 طبقه در این محور شکل گرفت که با رونق رفت و آمد در این خیابان
تجاری نیز به آن اضافه شده.
سوال این پروژه از آن جایی شکل گرفت که آیا در
یک پروژه کوچک مقیاس آیا می توان هر سه گونه تیپ عملکردی شکل گیرد ولی در یک غالب
یکپارچه در کنار هم قرار گیرند که از همجواری در کنار یکدیگر به کیفیت درونی هر یک
اضافه گردد. به عبارتی به جای آنکه عملکرد ما فقط روی یکدیگر قرار گیرند از قاعده
برد-برد پیروی نمایند و به همجواری خود سود برسانند.
سود رساندن تک دانه به شهر – سود رساندن واحد
همسایگی به واحدهای کناری خود از طریق شناسایی محل سود رساندن به آن ها.
سود الگوی آپارتمانی به واحد ویلایی و ...
سود رساندن واحد تجاری به واحدهای مسکونی
سودرساندن واحد تجاری به شهر و...
این سودرساندن در غالب یک الگوی غالب از لحاظ
سیاست گذاری می تواند الگویی در جهت رشد شهر از طریق تک دانه های ساختمانی در کنار
یکدیگر باشند.
هم چنین سیاست گذاری تغییر الگوی عملکردی از
ویلایی به آپارتمانی و آپارتمانی به تجاری خود می تواند به تولید الگویی چند
عملکردی در شهر نماید که در سطح کلان در درون خود دارای پتانسیل پاسخگویی بر
نیازهای مختلف در طول زمان را داشته باشد.
سیاست برد-برد در سطح کلان شهر مساله ای است که
شهرهای پرتراکم مانند کرج می توانند در جهت تغییر نظام هم جواری ها از آن بهره گیرند
و بتوانند به جای پرداختن صرف بر منافع شخصی به منافع جمعی در کنار منافع شخصی
بپردازند.
برنامه این طرح از ادغام یک تجاری با یک آپارتمان مسکونی
آغاز شده که بعد از بازنگری به برنامه ویلایی+آپارتمانی + تجاری تغییر داده شد.
تجاری برای آنکه بتواند به شهر سود برساند می
بایست فضایی برای نیاز منطقه در خود تعریف
نماید . محلی برای اقشار مختلف جامعه ،کودکان – بزرگسالان و سالمندان – محلی که
بتواند در زمان هایی در درون خود ( event )
گردهمایی داشته باشد.
در مقیاس خردبرای این منظور ،عملکرد شهر کتابی
به همراه یک کافه دیده شد. که افراد محله بتوانند از آن استفاده کنند و در ایوانی
که رو به خیابان تعریف شده بتوانند منظره درختان خیابان را داشته باشند.
در همجواری کالبدی بین تجاری و ورودی مسکونی
کیفیت برد بردی در جداره مشترک تعریف شد .
که این جداره از ترکیب شیشه و آجر شکل گرفت و در عین حال مساله امنیت و حریم هر یک
نیز حفظ گردید.کیفت نور و شفافیت بصری حاصل این تعریف است.
برنامه بعدی این ساختمان از ترکیب دو واحد مستقل
مسکونی آپارتمانی به وجود آمده. درختان بلند رو به روی این ساختمان حریمی از جداره
سبز را در برابر نور غرب فراهم کرده . در طراحی کلان مجموعه موضوع دارا بودن نما
برای این ساختمان را منتفی کرده و یک ساده نگاری در بیان را ، برای جداره شهری منطقی تر می کند.
با توجه به همجواری فضای خالی سه ساختمان مجاور،
در این بنا سعی شد وید داخلی ا به گونه ای شکل گیرد که دو واحد همسایگی نیز سود ببرند
.حاصل این تفکر علاوه بر آنکه نور وید
همسایه ها را بیشتر نمود در کیفت نور داخلی وید نیز تاثیر گذار بود.
این مساله از لحاظ کالبدی از طریق همپوشانی
ویدهای همسایگی و وید درونی و ترکیب آن با ایده استفاده از شیشه های مدفون در آجر شکل گرفته.مساله برد-برد در جداره ی نمای سوم
ساختمان بین واحدهای همسایگی نیز دخیل بود جداره متریالی نما به نماهای جانبی
کشیده شد و از این جداره ها نیز از طریق شیشه های مدفون در آجر استفاده شد تا هم
به کیفیت نور داخلی کمک کند و هم بر کیفیت
جداره مقابل برای واحد های همسایگی در شب و روز کمک کند.
کیفیت وید در این پروژه با تعریف فضاهای سبز در
درون خود باعث ترکیب فضای سبز با فضای اتاق های پیرامونی خود شده است
عملکرد بعدی که در این پروژه تعریف شده، یک واحد
دوبلکس با یک حیاط مستقل در پشت بام است.
همجواری ویلا و آپارتمان بر روی یکدیگر در به
حداکثر رساندن نور به طبقات پایین نقش داشته .به این دلیل که به جای آنکه وید تکرار الگوی زیرین
خود باشد می تواند تغییر نماید و نور بیشتری را به پایین هدایت کند این امر اتفاق
افتاده.
الگوی کالبدی ویلا از طریق مقاطع شفاف و تغییر
بازشدگی در درون خود از طریق و متغیر بازشدگی در درون خود از طریق یک وید مرکزی و
یک وید مرتبط با الگوی آپارتمانی و یک استخر روی بام که کف آن شیشه شده، به گونه
ای امکان استفاده از نور حداکثری و ارتباط فضایی میان پشت بام و دو طبقه زیرین خود
را فراهم کرده و مساله زندگی در یک ویلا را روی یک آپارتمان امکان پذیر کرده.
مساله ایده متریالی طرح از آن جا که به دنبال
سیاست گذاری برد-برد برای شهر و ساختمان شکل گرفته است.
از آجر سنتی به صورت تک متریال در جداره نما
اصلی و نمای جانبی استفاده شده که در قسمت هایی برای پوشاندن فضاهای ؟؟؟ و بالکن
به صورت متخلخل درآمده و در کناره ما با ترکیب شیشه در میان خود نور جداره ها را
به درون خود ؟ می دهد و هم چنین به زیبایی واحدهای همسایگی نیز کمک می نماید.